نسبتهای مالی و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی بانکها
مقدمه تا قبل از سال 1960 میلادی تفاوتهای عمدهای میان روشهای حسابداری و گزارشگری مالی بانکها با اصول متداول حسابداری وجود داشت.از این سال به تدریج تلاشهایی برای انطباق روشهای حسابداری بانکها با اصول متداول حسابداری صورت گرفته است.گرچه این تلاشها هم اکنون نیز ادامه دارد،لیکن کماکان تفاوتهای با اهمیت و اجتنابناپذیری در این زمینه وجود دارد.این تفاوتها ناشی از شرایط خاص صنعت بانکداری است که آن را از سایر بنگاههای اقتصادی متمایز میسازد.بدیهی است این تفاوت در کشور ما بیش از سایر کشورهاست زیرا عملیات بانکداری در ایران براساس قانون عملیات بانکی بدون ربا انجام میشود.این تفاوتها را میتوان به شرح زیر برشمرد:
برخلاف ترازنامه سایر بنگاههای اقتصادی،ترازنامه بانکها را نمیتوان به اقلام جاری و غیرجاری(بلندمدت)تفکیک کرد.
شکل صورتحساب سود و زیان بانکها نیز با شکل عمومی صورتحساب سود و زیان سایر بنگاههای اقتصادی متفاوت است.
به رغم اینکه روش حسابداری نقدی مغایر با اصول متداول حسابداری است لیکن مبنای حسابداری برخی از عقود اسلامی از جمله مشارکت مدنی و مضاربه با توجه به ماهیت خاص آنها و همچنین مقررات ابلاغ شده از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به صورت نقدی میباشد.
با توجه به تفاوتهای مطرح شده پیشگفته،بدیهی است که نسبتهای مالی و همچنین ابزار لازم برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی بانکها نیز قدری متفاوت از نسبتهای مالی و ابزار متداول تجزیه و تحلیل است.در این مقاله سعی شده است روشهای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و نسبتهای مالی مربوط به صنعت بانک ارائه گردد.”البته گفتنی است که مطالب ارائه شده در این مورد براساس سیستم بانکداری مبتنی بر بهره بوده است که به جهت نداشتن کاربرد در کشور ما،اصلاحات لازم به منظور انطباق آن با سیستم بانکداری بدون ربا و مبتنی بر عقود اسلامی انجام پذیرفته است.با توجه به سابقه محدود موضوع در ایران،مطالب ارائه شده در این مقاله نمیتواند قطعی و بدون اشکال تلقی گردد، به ویژه آنکه در حرفه حسابداری،کارایی و قابلیت به کارگیری هریک از ابزارهای ارائه شده تجزیه و تحلیل حتما باید در عمل مورد آزمون قرار گیرد و به تناسب تعدیل شود.
صورتهای مالی به عنوان ابزار اصلی تجزیه و تحلیل
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی فرایندی است که اطلاعات مالی گذشته و حال یک بنگاه اقتصادی را به منظور ارزیابی وضعیت مالی،عملکرد،پیشبینی ریسک آتی و سوداوری بالقوه آن مورد بررسی قرار میدهد.بدیهی است صورتهای مالی ابزار اصلی این تجزیه و تحلیل هستند.
یکی از مسائل مهم در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و نتایج حاصل از آن،تنوع و فراوانی علاقهها،نیازها و خواستهای اطلاعاتی استفادهکنندگان از نتایج تجزیه و
تحلیلهای انجام شده است.به عنوان مثال اولین و عمدهترین فاکتور موردنظر سپردهگذاران و دارندگان انواع حسابها در بانکها،حصول اطمینان از امنیت سپردهها و عدم سوخت آن در نتیجه ورشکستگی بانک است.لذا اینگونه اشخاص خواهان وجود نقدینگی بیشتر و نسبت سرمایه به دارایی بالاتر در بانک هستند.در مقابل، سهامداران بانکها نیز میل به حد اکثر رساندن بازده سرمایهگذاری خود دارند و ازاینرو ترجیح میدهند که مبلغ کمتری را در بانک سرمایهگذاری کنند.بنابراین مدیران بانکها با دو خواسته متفاوت مواجه هستند که با هم در تضاد میباشند.به بیان دیگر مدیران باید امنیت سپردهها را تضمین کنند و در عینحال بازده سرمایهگذاری سهامداران را به حد اکثر برسانند.البته در اینجا لازم است به قوانین و مقرراتی نیز که بانکها موظف به انجام عملیات خود در چارچوب آن میباشند،توجه خاصی مبذول نمود. بدیهی است ارزیابی نحوه عمل مدیریت در نیل به هدفهای پیشگفته نیز در بررسی وضعیت مالی و نتایج عملیات بانکها و از طریق انجام تجزیه و تحلیلهای لازم،انجام خواهد شد.
بانکهای ورشکسته عموما دارای نسبتهای بالای اعتبارات اعطایی به سپردههای دریافتی و نسبتهای پایین سرمایه به دارایی هستند.همچنین سوداوری و نقدینگی اینگونه بانکها در سطح پایین قرار دارد.اگرچه یک یا چند عامل پیشگفته ضرورتا بیانگر این نیست که بانکی در حال ورشکستگی است لیکن میتواند به عنوان یک شاخص با ارزش در ارزیابی عملکرد بانک و پیشبینی وضعیت آتی آن استفاده شود.
تجزیه و تحلیل ترازنامه
ترازنامه بانکها بیانگر تغییرات مستمر در ترکیب داراییها و بدهیهای آن است. ترازنامه همانند تصویری است که در یک لحظه از زمان وضعیت مالی بانک را نشان میدهد.نسبتهای مالی مربوط به ترازنامه و همچنین تجزیه و تحلیلهای مربوط در ادامه توضیح داده شده است.این نسبتهای مالی براساس اطلاعات مندرج در ترازنامه بانک نمود که طبق سرفصلهای مندرج در ترازنامه بانکهای ایران تهیه و در جدول شماره 1 ارائه گردیده،محاسبه شده است.
نسبت اعتبارات اعطایی به سپردههای دریافتی
این نسبت یکی از نسبتهای کلیدی است که بسیاری از تحلیلگران صورتهای مالی بانکها برای بررسی ساختار مالی بانک از آن استفاده میکنند.این نسبت درصدی از سپردهها را که به منظور اعطای وام،اعتبار، تسهیلات عقود اسلامی و مشارکتها مصرف شده است،نشان میدهد.این نسبت در پایان سال 2؟13 در بانک نمونه در حدود 68 درصد بوده و نحوه محاسبه آن به شرح جدول شماره 2 است.
تحلیلگران مالی باید این نسبت را با سایر بانکهای مشابه مقایسه نمایند.اگر این نسبت بالاتر از میانگین صنعت باشد،بیانگر این است که بانک در اعطای اعتبارات در قالب وام،عقود اسلامی و مشارکت زیادهروی کرده است.در این حالت در صورتی که پایه حد اقل سپردهها کاهش
یابد،ممکن است بانک با مشکلات کمبود نقدینگی مواجه شود.از طرف دیگر پایین بودن این نسبت در مقایسه با میانگین صنعت نیز بیانگر این است که بانک در اعطای اعتبارات فعالی نبوده و در نتیجه مدیریت بانک تلاش لازم را به منظور افزایش بازده سهامداران به عمل نیاورده است.این حالت همچنین ممکن است بیانگر این باشد که به علت شرایط خاص اقتصادی و یا بالا بودن نرخ سود،تقاضا برای گرفتن وام و تسهیلات از بانک کاهش یافته است که میتوان با کاهش نرخ سود، تقاضا برای اعطای اعتبار را افزایش داد.
نسبت سرمایه به دارایی
این نسبت را میتوان به دو صورت محاسبه کرد:
الف)از طریق تقسیم کردن رقم سرمایه ثبت شده به مجموع داراییها:
100xجمع داراییها/سرمایه ثبت شده
7/7%-588،338،12/000،948
ب)از طریق تقسیم کردن جمع حقوق صاحبان سهام به مجموع داراییها:
100xجمع داراییها/جمع حقوق صاحبان سهام
6/7%-588،338،12/994،937
سرمایه یک بانک شبکه امنیتی یا حفاظتی را تشکیل میدهد که به بانک (به تصویرصفحه مراجعه شود) امکان میدهد به رغم وجود مشکلات یا معضلات اقتصادی،توان بازپرداخت بدهیها را داشته باشد و به عملیات خود نیز ادامه دهد.اگر درصدی سرمایه به مجموع داراییها بیش از حد پایین باشد،چنانچه روند نامطلوبی در اوضاع اقتصادی پیش آید،بانک را با خطرهای بسیاری مواجه خواهد ساخت.از طرف دیگر در صورتی که درصد سرمایه به مجموع داراییها نیز بیش از حد بالا باشد،عملا منابع مالی صاحبان سهام در بانک بلوکه شده و بانک به منظور کسب سود و بازده مناسب برای سهامداران ناچار به افزایش نرخ اعطای تسهیلات خواهد شد.بانکها عموما ترجیح میدهند برای به حد اکثر رساندن بازده سهامداران، منابع مالی مورد نیاز را از طریق سپردهگذاران تامین نمایند.درحالیکه دستگاههای ناظر بر عملیات بانکها و سپردهگذاران ترجیح میدهند برای حفظ حقوق سپردهگذاران، سرمایه بانک در سطح مناسبی قرار داشته باشد.
در برخی کشورها استانداردهایی برای این نسبت وضع گردیده است که بانکها ملزم به رعایت آن میباشند.به عنوان مثال در کشور آمریکا حد اقل قابل قبول برای نسبت حقوق صاحبان سهام به مجموع داراییها معادل 7 درصد میباشد.این نسبت را میتوان با سایر بانکهای مشابه نیز مقایسه نمود.
نسبت کفایت سرمایه
نسبت کفایت سرمایه از نسبت جمع حقوق صاحبان سهام بر رقم داراییهای خطرپذیر محاسبه میشود.برای محاسبه داراییهای خطرپذیر،ضرایبی برای اقلام مختلف داراییها براساس میزان خطرپذیری در هریک در نظر گرفته میشود.به عنوان مثال برای وجوه سپرده شده نزد بانک مرکزی،اسکناس و مسکوک و داراییهای نامشهود به لحاظ اینکه خطری متوجه آنها نیست،ضریب صفر در نظر گرفته میشود. معمولا ضریب خطر برای اوراق قرضه دولتی 10 درصد،سپردههای بین بانکی و نقود بیگانه 20 درصد،مشارکتها و وام و اعتبار به بانکها 50 درصد و برای داراییهای ثابت،تسهیلات اعطایی عقود اسلامی، وامها،اعتبارات اعطایی و سایر مطالبات و سایر داراییها 100 درصد میباشد.همچنین برای اقلام خارج ترازنامه نیز ضرایبی در
نظر گرفته شده است که شامل ضریب 50 درصد برای تعهد مشتریان بابت ضمانتنامههای صادره و 100 درصد برای تعهد مشتریان بابت اعتبارات اسنادی گشایش شده است.نسبت فوق برای بانک نمونه معادل 14/7 درصد است که مطابق جدول شماره 3 محاسبه گردیده است.
برای نسبت کفایت سرمایه نیز در برخی از کشورها استانداردهایی وضع شده است که براساس آن این نسبت نباید کمتر از 8 درصد باشد.
نسبت اهرمی
این نسبت از طریق تقسیم کردن جمع بدهیها بر جمع حقوق صاحبان سهام محاسبه میشود.این نسبت درصدی از بدهیها را که توسط حقوق صاحبان سهام پوشش داده میشود،تعیین میکند.این نسبت برای بانک نمونه به صورت زیر محاسبه میشود.
جمع بدهیها/جمع حقوق صاحبان سهام
15/12-594،400،11/994،937
در بانک نمونه رقم بدهیها معادل دوازده برابر جمع حقوق صاحبان سهام است.بالا بودن این نسبت ریسک سپردهگذاری را افزایش میدهد و پایین بودن آن نیز بیانگر بلوکه شدن بخشی از منابع مالی سهامداران و یا عدم موفقیت بانک در جذب سپردهها میباشد.بدیهی است این نسبت نیز میتواند با نسبت مشابه در سایر بانکها و یا استانداردهای تعیین شده از سوی مقامات قانونی مقایسه شود.
ذخیره مطالبات مشکوک الوصول
بررسی و تجزیه و تحلیل رقم ذخیره مطالبات مشکوک الوصول نیز امری بسیار مهم است.ارزیابی کفایت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول از طریق بررسی مجموع اعتبارات اعطایی و با در نظر گرفتن (به تصویرصفحه مراجعه شود) تجربیات گذشته و پیشبینی آینده صورت میپذیرد.اگر سوابق گذشته بانک نشاندهنده مبالغ عمده سوخت شده در مقابل مبالغ اندک ذخیره محاسبه شده است،کفایت ذخیره ممکن است مورد سوال قرار گیرد.در مقابل،احتساب ذخیره ما زاد در مقابل مطالبات سوخت شده جزیی نیز میتواند بیانگر محافظهکاری بیش از حد مدیریت در محاسبه ذخیره مطالبات مشکوک الوصول باشد.به منظور ارزیابی کفایت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول میتوان از مبانی زیر استفاده کرد.
یکی از این مبانی نسبت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول بر مجموع اعتبارات اعطایی(شامل وامها،اعتبارات اعطایی و سایر مطالبات و تسهیلات اعطایی عقود اسلامی)است.این نسبت برای بانک نمونه معادل 2/3 درصد است که به صورت زیر محاسبه شده است.
100xمجموع ذخیره مطالبات مشکوک الوصول/تسهیلات اعطایی عقود اسلامی(ناخالص) وام و اعتبار اعطایی و سایر مطالبات(ناخالص)+
100×285،43-775،73/285،43+775،73+102،082،1+435،45،2 2/3%-
مبنای دیگر،محاسبه نسبت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول به مطالبات سوخت شده است که نشان میدهد رقم ذخیره مطالبات مشکوک الوصول چند بار مطالبات سوخت شده سال جاری را پوشش میدهد.به عنوان مثال اگر رقم مطالبات سوخت شده بانک نمونه در سال 2؟13 به مبلغ 000،39 میلیون ریال باشد، نسبت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول به
مطالبات سوخت شده معادل عدد 3 خواهد بود که به صورت زیر محاسبه میگردد:
جمع ذخیره مطالبات مشکوک الوصول/مطالبات سوخت شده سال
3-060،117/000،39
این عدد بیانگر این است که مجموع ذخیره مطالبات مشکوک الوصول معادل سه برابر مطالبات سوخت شده سال بوده است.
کفایت نسبت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول به مجموع اعتبارات اعطایی را میتوان از طریق ضرب کردن نسبت مطالبات سوخت شده به تسهیلات اعطایی در تعداد دورههایی که به طور متوسط برای وصول اعتبارات اعطایی لازم است،ارزیابی نمود.بنابراین ابتدا لازم است نسبت مطالبات سوخت شده به مجموع تسهیلات اعطایی را به دست آورد.این نسبت برای بانک نمونه معادل 06/1 درصد است که به صورت زیر محاسبه شده است:
100xمطالبات سوخت شده/مجموع اعتبارات اعطایی
06/1%-100×000،39/597،649،3
حال اگر فرض کنیم که متوسط دوره وصول اعتبارات اعطایی چهار سال باشد حاصل ضرب نسبت مطالبات سوخت شده در متوسط دوره وصول اعتبارات اعطایی به صورت زیر محاسبه میشود:
متوسط دوره وصول اعتباراتx100xمطالبات سوخت شده/مجموع اعتبارات اعطایی
24/4%-4×06/1%
با مقایسه این نسبت(24/4 درصد)با نسبت ذخیره مطالبات مشکوک الوصول بر اعتبارات اعطایی(2/3 درصد)میتوان به این نتیجه رسید که ذخیره محاسبه شده برای جبران مطالباتی که سوخت خواهد شد، کافی نمیباشد.
همچنین گفتنی است با توجه به وجود روشهای گوناگون در محاسبه ذخیره مطالبات مشکوک الوصول و به موجب استانداردهای متداول حسابداری،ضروری ایت که روش بانک درباره نحو محاسبه ذخیره و همچنین حذف مطالبات سوخت شده از طریق یادداشتهای همراه صورتهای مالی افشا شود.
اموال و تجهیزات
اموال و تجهیزات معمولا بخش کوچکی از داراییهای بانک را تشکیل میدهد.معمولا حد مجاز رقم سرمایهگذاری در اموال و تجهیزات به صورت درصدی از سرمایه ثبت شده و یا جمع حقوق صاحبان سهام تعیین میشود. مثلا در برخی از کشورها رقم سرمایهگذاری در اموال و تجهیزات نباید از 50 درصد جمع حقوق صاحبان سهام تجاوز نماید. درصد اموال و تجهیزات بانک نمونه بر جمع حقوق صاحبان سهام معادل 110 درصد میباشد که به صورت زیر محاسبه گردیده است:
100xاموال و تجهیزات/جمع حقوق صاحبان سهام
110%-100×352،031،1/994،937
ترکیب سپردهها
سپردهها مهمترین اقلام تشکیلدهنده بخش بدهیها در ترازنامه بانکها میباشند. ترکیب سپردهها از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا مستقیما بر سوداوری بانک تاثیر میگذارد.در برخی موارد ممکن است درصد سپردههای دیداری(جاری)نسبت به کل سپردهها کاهش یافته و بر حجم سپردههای سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت افزوده شود.نتیجه این روند کاملا مشخص میباشد.به هر میزان که سپردههای سرمایهگذاری افزایش یابند هزینه تامین مالی بانک(هزینه سود پرداختی و جازیه قرض الحسنه)نیز افزایش خواهد یافت.البته بدیهی است این امر باعث میگردد تا منابع مالی بیشتری برای سرمایهگذاری در اختیار باشد.به دلیل نامشخص بودن میزان سپردههای دیداری، باید بخش چشمگیری از آن را به عنوان سپرده قانونی نزد بانک مرکزی تودیع نمود. ازاینرو بخش کمی از آن توسط بانک میتواند برای اعطای اعتبار استفاده شود در حالی که سپردههای سرمایهگذاری وضعیت مشخص و باثباتی داشته و میتوان از آنها به میزان بیشتری در اعطای اعتبارات استفاده نمود.
سپردهها را میتوان به سه دسته مجانی، ارزان و گرانقیمت طبقهبندی کرد.سپردههای مجانی شامل حسابهای جاری و سایر سپردههای دیداری،سپردههای ارزانقیمت شامل سپرده سرمایهگذاری کوتاهمدت و مشابه و سپردههای گرانقیمت شامل سپردههای سرمایهگذاری بلندمدت و مشابه میباشند.بدیهی است ترکیب این سه گروه سپرده با اهمیت بوده و در سوداوری بانک نقش مهمی را ایفا میکند.نسبتهای مربوط به ترکیب سپرده برای بانک نمونه به شرح جدول شماره 4 محاسبه شده است.
رشد سپردهها
سپردهها منبع اصلی تامین مالی بانکها به منظور اعطای اعتبار است.ازاینرو حسابداران باید تغییرات ماهانه،سالانه و منحنی رشد هریک از انواع سپردهها و همچنین مجموع سپردهها را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند.فرمول محاسبه رشد سپردهها به صورت زیر است:
100xمبلغ سپرده در ابتدای دوره-مبلغ سپرده در پایان دوره/مبلغ سپرده در ابتدای دوره
در بانک نمونه نرخ رشد سپردهها و همچنین هریک از انواع سپرده با استفاده از فرمول بالا و به شرح زیر محاسبه شده است.
الف)نرخ رشد سپردههای مجانی
8/30%-100×146،509،1-980،973،1/146،509،1
ب)نرخ رشد سپردههای ارزانقیمت
9/7%-100×336،599،1-738،725،1/336،599،1
ج)نرخ رشد سپردههای گرانقیمت
9/21%-100×582،390،2-644،915،1/582،390،2
د)نرخ رشد مجموع سپردهها
3/20%-100×064،499،5-362،615،6/064،499،5
در تجزیه و تحلیل رشد سپردهها باید به نرخ تورم نیز توجه کرد.بدیهی است حد اقل رشد سپردهها باید بیش از نرخ تورم جامعه باشد.در صورتی که نرخ رشد سپردهها کمتر از نرخ تورم باشد،عملا حجم سپردهها با توجه به ارزش واقعی واحد پول کاهش یافته است.
سرمایهگذاری در اوراق بهادار و قرضه
تاریخ سررسید این نوع سرمایهگذاریها نشاندهنده قابلیت تبدیل آنها به وجه نقد است.به عنوان مثال آن دسته از سرمایهگذاریها که تاریخ سررسید آنها یکسال و یا کمتر است قابلیت تبدیل سریع به وجه نقد را داشته درحالیکه آن بخش از این اوراق که تاریخ سررسید آنها 10 سال میباشد،از قابلیت تبدیل کمتری به وجه نقد برخوردارند.سررسید اینگونه سرمایهگذاریها همچنین شاخصی برای تعیین ریسک بازار آنهاست.به عنوان مثال یک تغییر جزیی در نرخ سود اعتبارات اعطایی ممکن است باعث نوسان شدیدی در سرمایهگذاریهایی که سررسید آن 20 سال دیگر استن نسبت به یک سرمایهگذاری که سررسید آن 2 سال دیگر است،گردد.پس در صورتی که میانگین سررسید سرمایهگذاری در اوراق بالاتری نسبت به سرمایهگذاریهای کوتاهمدت وجود خواهد داشت.
به همین دلیل اگر براساس یک برنامهریزی صحیح منابع لازم برای سرمایهگذاری در اوراق قرضه و بهادار از محل بدهیهایی که سررسید آنها با اوراق مزبور یکی است تامین شود،ریسک بازار (به تصویرصفحه مراجعه شود) سرمایهگذاریها بهطور عمده کاهش خواهد یافت.بااینحال تغییرات غیر قابل پیشبینی در شرایط بدهیها و یا نیاز به وجه نقد ممکن است باعث شود که بانک اوراق قرضه خریداری شده از محل بدهیها را قبل از سررسید و با ریسکی که سود یا زیان ناشی از آن پیشبینی نشده است،به فروش برساند.
قابل ذکر است که با توجه به اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا در سیستم بانکی ایران،سهم هر بانک برای خرید اوراق قرضه دولتی راسا توسط بانک مرکزی تعیین و به بانکها ابلاغ میشود و مدیریت بانک اختیاری در این مورد ندارد.
درصد داراییهای سوداور
یکی از عوامل اصلی در سوداوری بانکها،درصد داراییهایی است که برای بانک درامد ایجاد میکند.اگرچه اسکناس و مسکوکات،موجودی نزد بانکهای دیگر، اموال و تجهیزات و برخی داراییهای دیگر برای انجام عملیات روزمره بانک ضروری میباشند،لیکن بهطور مستقیم در تولید درامد نقشی ندارند.بهطور کلی در بانکهایی که به صورت یکنواخت حجم بالایی از
سود را کسب میکنند،داراییهای سوداور آنها معادل 95 درصد مجموع داراییهای آنها میباشد.در بانکهایی که سوداوری آنها پایینتر از حد متعارف است،معمولا داراییهای سوداور آنها کمتر از 90 درصد مجموع داراییهاست.البته باید در نظر داشت که هزینه پرسنلی،استهلاک، هزینههای اداری و درامد کارمزد خدمات (به تصویرصفحه مراجعه شود) بانکی نیز بر سوداوری بانکها تاثیر بسزایی دارد.داراییهای سوداور عبارتند از اوراق قرضه،مشارکتها،تسهیلات اعطایی عقود اسلامی،وام و اعتبارات اعطایی و سایر مطالبات و وام و اعتبار اعطایی به بانکها. درصد داراییهای سوداور در بانک نمونه معادل 39 درصد است که در جدول شماره 5 محاسبه گردیده است.
توجه صرف یک تحلیلگر به نسبت دارایی سوداور به مجموع داراییها ممکن است به این نتیجهگیری بینجامد که مشکلات جدی در سوداوری بانک وجود دارد.حتی اگر این نتیجهگیری صحیح باشد. نیاز خواهد بود که عوامل دیگری که آثار پایین بودن نسبت داراییهای سوداور به مجموع داراییها را جبران مینماید.در نظر گرفته شود.به عنوان مثال ممکن است در یک بانک،درامد کارمزد حاصل از ارائه خدمات بانکی نظیر صدور ضمانتنامه، گشایش اعتبارات اسنادی و…رقم چشمگیری را تشکیل دهد به طوری که نتایج حاصل از نسبت پایین داراییهای سوداور به مجموع داراییها را پوشش دهد.
تجزیه و تحلیل صورتحساب سود و زیان
امروزه تاکید بسیاری بر صورتحساب سود و زیان بانکها وجود دارد،زیرا بانکداران و مقامات قانونی به عنوان اولین محک برای ارزیابی سرمایه مورد نیاز بانکها،بر سوداوری آن توجه میکنند. صورتحساب سود و زیان بانک نمونه که براساس سرفصلهای مندرج در صورتحساب سود و زیان بانکهای ایران تهیه شده،در جدول شماره 6 ارائه گردیده است.
بازده میانگین داراییهای سوداور
یکی از نسبتهای مهم در تجزیه و تحلیل صورتحساب سود و زیان بانکها،نسبت بازده میانگین داراییهای سوداور است.این نسبت از طریق تقسیم کردن درامد عملیاتی (به استثنای سود سپرده قانونی)بر میانگین داراییهای سوداور محاسبه میشود. میانگین داراییهای سوداور در بانک نمونه براساس مانده ابتدا و پایان دوره این داراییها به دست آمده است.البته میانگین داراییهای سوداور را میتوان براساس اطلاعات روزانه یا ماهانه این حسابها کرد که در این صورت بر دقت این نسبت میافزاید.
این نسبت در بانک نمونه معادل 9/9 درصد است که نحوه محاسبه آن در جدول شماره 7 ارائه شده است.
این نرخ همچنین اطلاعاتی را در مورد ریسک اعتبارات اعطایی از سوی بانک ارائه میکند.هرگاه این بازده نسبت به میانگین بازار و یا نسبت به سایر بانکهای مشابه افزایش یابد،این امکان وجود دارد که بانک ریسک بیشتری را برای اعطای اعتبارات پذیرفته باشد.تجزیه و تحلیل این نسبت همچنین اطلاعاتی در مورد واکنش بانک در مدیریت ترکیب داراییهای سوداور خود در مقابل تغییر در نرخ سود بازار ارائه خواهد نمود.این امر از طریق مقایسه نرخ بازده داراییهای سوداور با تغییرات در نرخ سود تضمین شده بازار امکانپذیر خواهد بود.
نرخ سود پرداخت شده به سپردهها
نرخ سود پرداخت شده به سپردهها نقطه مقابل بازده میانگین داراییهای سوداور میباشد.نسبت هزینه سود تضمین شده (هزینه عملیاتی)به متوسط سپردهها، میانگین نرخ هزینه تامین منابع مالی به کار گرفته شده توسط بانک را محاسبه میکند. این نسبت از طریق تقسیم کردن هزینههای عملیاتی بر میانگین سپردهها محاسبه میشود.این نسبت در بانک نمونه معادل 08/5 درصد است که به شرح مندرج در جدول شماره 8 محاسبه شده است.
تجزیه و تحلیل حاشیه سود
حاشیه سود تفاوت مطلق بین بازده میانگین داراییهای سوداور(متوسط نرخ درامد سود کسب شده)و نرخ سود پرداخت شده به سپردهها(متوسط نرخ هزینه سود) میباشد.این تجزیه و تحلیل برای تعیین آثار تغییر در نرخ اعطای اعتبارات و یا جذب سپردهها بر سوداوری بانک استفاده میشود.این تجزیه و تحلیل به دو صورت میتواند انجام شود:
الف)از طریق تفاضل بازده میانگین داراییهای سوداور و نرخ سود پرداخت شده (به تصویرصفحه مراجعه شود) به سپردهها
-نرخ سود پرداخت شده به سپردهها-بازده میانگین داراییهای سوداور
82/4%-08/5%-9/9%
ب)از طریق تقسیم کردن تفاضل درامدها و هزینههای عملیاتی بر متوسط داراییهای سوداور
100xهزینههای عملیاتی-درامدهای عملیاتی/متوسط داراییهای سوداور
8/2%-100×561،307-،464،434-/835،492،4
نسبت سود خالص به میانگین داراییهای سوداور
نسبت سود خالص به میانگین داراییهای سوداور مبنایی برای ارزیابی توانایی مدیریت در کسب سود خالص میباشد.این نسبت بهطور گستردهای برای ارزیابی عملکرد مدیریت بانک استفاده میشود.وجود نسبت بالا در مقایسه با دیگر بانکها و همچنین ثبات و افزایش مداوم این نسبت بیانگر توانایی بانک در افزایش رقم حقوق صاحبان سهام خود از طریق سود انباشته است.افزایش یا کاهش
سریع این نسبت به تنهایی و یا در مقایسه با سایر بانکها میتواند نگرانکننده باشد.از طرف دیگر وجود یک نسبت پایین و در عین حال باثبات ممکن است بیانگر این باشد که بانک با نرخی کمتر از نرخ بازار اقدام به اعطای اعتبار نموده و یا با نرخی بیش از نرخ بازار به سپردههای خود سود پرداخت کرده است.این وضعیت همچنین ممکن است ناشی از تراکم نیروی انسانی و یا حجم بالای مطالبات لاوصول در بانک باشد.از سوی دیگر وجود یک نسبت بالا و همچنین باثبات ممکن است بیانگر این باشد که بانک بیش از نرخ بازار از اعتبارات اعطایی سود به دست میآورد و یا کمتر از نرخ بازار به سپردهها سود میپردازد.این وضعیت همچنین ممکن است ناشی از کم بودن پرسنل بانک و در نتیجه کاهش هزینههای پرسنلی بانک و یا عملکرد مثبت بانک در سیاستهای اعطای اعتبار و در نتیجه رقم اندک مطالبات لاوصول باشد.این نسبت برای بانک نمونه به صورت زیر محاسبه میشود:
100xسود خالص/میانگین داراییهای سوداور
0102%-100×025،1/835،492،4
این نسبت برای بانک نمونه بسیار ناچیز است و بیانگر وجود مشکلات و نقاط ضعف در عملکرد بانک میباشد.
نسبت سود خالص به میانگین حقوق صاحبان سهام
این نسبت نیز مبنای دیگری برای ارزیابی توانایی مدیریت بانک در کسب سود خالص است.این نسبت در بانک نمونه به صورت زیر محاسبه شده است:
100xسود خالص/میانگین حقوق صاحبان سهام
1/0%-100×025،1/313،950
بالا بودن این نسبت نیز چه به صورت مطلق و چه در مقایسه با سایر بانکها بیانگر کارایی بالای عملیات و پایین بودن نسبت سرمایه دارایی است.
هزینههای پرسنلی
معمولا هزینههای حقوق،دستمزد و بزرگترین رقم هزینه بانکها را تشکیل میدهد.مقایسه رقم هزینههای پرسنلی از طریق تقسیم آن بر میانگین سپردهها، شاخصی را برای ارزیابی کارایی پرسنل بهطور مطلق و در مقایسه با سایر بانکها فراهم میآورد.لازم است به این نکته توجه شود بانکهایی که دارای شعب بیشتری میباشند،هزینههای پرسنلی بالاتری را خواهند داشت.نسبت هزینههای پرسنلی بر میانگین سپردهها به میلیون ریال در بانک نمونه به صورت زیر محاسبه میشود:
هزینههای پرسنلی/میانگین سپردهها به میلیون ریال
477،12-484،75/05/6
این نسبت بیانگر این است که برا جذب هر یک میلیون ریال سپرده،معادل 477،12 ریال هزینه پرسنلی پرداخت شده است.
نسبت دوم نشاندهنده کارایی پرسنل در جذب سپردههاست.این نسبت از تقسیم میانگین سپردههای بانک بر معادل تعداد پرسنل تماموقت(که از طریق تبدیل پرسنل نیمه وقت به معادل تماموقت محاسبه میشود)به دست میآید.به فرض آنکه پرسنل تماموقت بانک نمونه معادل 6000 نفر باشند،نسبت کارایی عملیاتی پرسنل به صورت زیر محاسبه میشود.
مبلغ سپردهها/تعداد پرسنل تماموقت
009،1-213،057،6/000،6
بر ایناساس میتوان گفت که سرانه جذب سپرده به ازای هر کارمند 009،1 میلیون ریال بوده است.بدیهی است در سالهای اخیر با توجه به پیشرفت اتوماسیون و کاهش نیروی انسانی،کارایی پرسنل در مقایسه با گذشته افزایش یافته است.
سود(زیان)غیر عملیاتی غیر مستمر
برخی از بانکها مبالغ معتنابهی از سود (زیان)غیر عملیاتی از طریق فعالیتهای غیر مستمر همچون فروش اموال و تجهیزات،وثائق تملیک شده و…به دست میآورند.بدیهی است تحلیلگران مالی باید قبل از انجام هرگونه بررسی،آثار ناشی از اینگونه رویدادها بر سود خالص سال را در نظر بگیرند.به عنوان مثال در صورتحساب سود و زیان بانک نمونه مبلغ 271،28 میلیون ریال از درامدها ناشی از فروش اموال بوده و فاقد ویژگی استمرار میباشد.
تجزیه و تحلیلهای نرخ و حجم
یکی از مباحث مهم در تجزیه و تحلیل صورتحساب سود و زیان بانکها،تجزیه و تحلیل نرخ و حجم است.این تجزیه و تحلیل برای تعیین این که افزایش در اقلام مشخص درامد یا هزینه تا چه حد مربوط به تغییر در نرخ و تا چه میزان مربوط به تغییر در حجم حساب موردنظر در طی یک دوره معین است،استفاده میشود.لازم به ذکر است که برای محاسبه تغییرات نرخ و حجم،علاوه بر اطلاعات صورتحساب سود و زیان به اطلاعات ترازنامه نیز نیاز میباشد.
تجزیه و تحلیل نرخ و حجم حسابدار را قادر میسازد تا علاوه بر تعیین میزان کاهش یا افزایش در حسابهای هزینه و درامد مشخص نماید که چه میزان از آن ناشی از تغییر در میانگین حجم است.نخستین مرحله در تجزیه و تحلیل نرخ و حجم، تعیین میانگین ماندههای هریک از حسابهای ترازنامه است که در ایجاد درآمد یا هزینه تاثیر دارند.این کار از طریق محاسبه میانگین مانده ابتدا و پایان دوره انجام میشود.البته گفتنی است که ایدهالترین
روش محاسبه میانگین،برمبنای ماندههای روزانه این حسابها میباشد.در مرحله دوم باید نرخ میانگین درامد یا هزینه هریک از داراییها و یا بدهیها محاسبه شود که برای این کار درآمد یا هزینه هریک از این اقلام بر میانگین مانده آن حساب تقسیم میگردد:
درامد یا هزینه/میانگین مانده اعتبارات اعطایی یا سپردههای دریافتی-نرخ میانگین
در تجزیه و تحلیل نرخ و حجم از دو رابطه کلیدی زیر استفاده میشود:
تغییرا ناشی از افزایش(کاهش)در حجم- میانگین نرخ دوره قبلxافزایش(کاهش)در میانگین مانده تغییرات ناشیاز افزایش(کاهش)در نرخ-
میانگین مانده دوره جاریxافزایش(کاهش)در میانگین نرخ
در تجزیه و تحلیل نرخ و حجم باید توجه داشت که به لحاظ گرد کردن اعداد اعشاری ممکن است حاصل جمع رقم تغییر در نرخ با رقم تغییر در حجم،با رقم واقعی تغییر در رقم درامد یا هزینه اختلاف داشته باشد.برای اجتناب از این امر کافی است یکی از دو رقم تغییر در نرخ و یا تغییر در حجم محاسبه شده و سپس با کسر کردن آن از کل تغییر در درامد یا هزینه،تغییر ناشی از عامل دیگر به دست آید.محاسبه تجزیه و تحلیل نرخ و حجم در بانک نمونه به شرح جدول شماره 9 میباشد.
تجزیه و تحلیل صورت سود(زیان) انباشته
صورت سود(زیان)انباشته به طور خلاصه بیانگر کلیه اقلامی است که در طی سال بر سود(زیان)انباشته تاثیر داشتهاند. در تجزیه و تحلیل این صورت مالی،نسبت سود تقسیم شده بر سود خالص بسیار حائز اهمیت است.
نسبت سود تقسیم شده بر سود خالص-
سود تقسیم شده در طی دوره/سود خالص دوره
بدیهی است آن بخش از رقم سود انباشته که به حساب اندوخته منظور (به تصویرصفحه مراجعه شود) گردیده،تقسیمناپذیر است.با توجه به اینکه بانکها در کشور ما ملی میباشند،عملا مفهوم سود تقسیم شده در این بانکها محلی از اعراب ندارد زیرا بانکها در جهت هدفهای برنامه توسعه اقتصادی گام برداشته و نرخ هزینه پرداختی به سپردهها و همچنین حجم اعتبارات اعطایی و نرخ سود حاصل از اعتبارات اعطایی بهطور دستوری به بانکها ابلاغ میگردد.این امر موجب میگردد که بانکها در انجام عملیات خود فاقد انعطافپذیری لازم باشند.این امر در برخی از موارد نیز ممکن است موجب تحمیل زیان بر بانکها گردد. همانطور که در صورت سود(زیان) انباشته بانک نمونه که در جدول شماره 10 آمده است مشاهده میگردد، به رغم تحقق سود خالص به مبلغ 025،1 میلیون ریال هیچگونه سود سهامی تقسیم نگردیده است.